زمان (تاریخ) شب یلدا 95 (چند شنبه): شب یلدا امسال سه شنبه شب 30 آذر 95 است.
انشاء درباره شب یلدا: شب یلدا یا شب چله چه شبی است؟
شب یلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق میشود.
ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا
را جشن میگیرند. این شب در نیمکره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و
به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر میشود.
مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن
«ساتورن» خوانده میشد.
یلدا؛ شب نشینی خانوادگی تاریخی
واژه
«یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور
که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی
افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید
میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند و از این رو به دهمین ماه
سال دی (دی در دین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده) میگفتند که ماه تولد
خورشید بود.
یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت
باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را
تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند،
بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش
خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار
ستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه میکردند که در بعضی ایام و فصول
روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید
بیشتر میتوانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و
تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و
کشمکشاند.
مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و
ایرانی – هند و اروپایی، دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و
شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها
کوتاهتر میشوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال
قرار دادند.
بدینسان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد
شروع میشد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که
مفهوم «سال» را افاده میکند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت
پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.
در آثارالباقیه
ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد
شدهاست و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت
شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است. در برهان قاطع
ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است:
«یلدا شب اول زمستان و شب آخر
پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شبهاست در تمام سال و
در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل میکند و گویند آن
شب به غایت شوم و نامبارک میباشد و بعضی گفتهاند شب یلدا یازدهم جدی
است».
سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و
شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که
از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا
خورشید برگزار میشد.
روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ میخواندند و به استراحت میپرداختند و تعطیل عمومی بود.
فردوسی
به استناد منابع خود، یلدا و خور روز، را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران
(کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از
جمله گفته است:
که ما را ز دین بهی ننگ نیست به گیتی، به از دین هوشنگ نیست
همه راه داد است و آیین مهر نظر کردن اندر شمار سپهر
شب چله:
چهل
روز از زمستان که آغاز آن برابر است با اول جَدی و هفتم دی ماه جلالی و
بیست و دوم دسامبر فرنگی، و پایانش برابر است با شانزدهم بهمن ماه جلالی و
سی ام ژانویه فرنگی که به آن چله بزرگ زمستان گویند.
در ایران مرکزی
چله بزرگ زمستان از آغاز زمستان که برابر است با آغاز دی ماه شروع می شود و
مدت آن چهل روز است. و چله کوچک زمستان از شب دهم بهمن ماه تا پایان بهمن
ماه که مدت آن بیست روز است.
چله بزرگ:
چهل روز از
موسم زمستان که آغاز آن مطابق اول جَدی و هفتم دی ماه جلالی و بیست و دوم
دسامبر فرانسوی و پایانش شانزدهم بهمن ماه جلالی و سی ام ژانویه فرانسوی
است.
چله کوچک:
بیست روز از فصل زمستان که آغاز آن از
هفدهم بهمن ماه جلالی شروع می شود و در پنجم اسفند ماه پایان می یابد. چله
زمستان همان چله بزرگ است و گاه در تداول عامه کنایه از سرمای سخت باشد:
چله زمستون.
انتهای پیام/
منبع: آسمونی، تقویم ایران
بازنشر : http://mahramzean94.blogsky.com
چرا روز 13 آبان به عنوان روز دانش آموز نامگذاری شده است
روز دانشآموز در ایران مصادف است با ۱۳ آبان هر سال. علت نامگذاری این روز، واقعه کشتار جمعی دانشآموزان تهرانی است که به نشانه اعتراض به حکومت پهلوی در صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در محوطه دانشگاه تهران جمع شده بودند. در این اعتراض که با همیاری اقشار دیگری از مردم نیز همراه بود، با شروع شلیک گاز اشکآور و سپس گلوله، ۵۶ نفر از تجمعکنندگان کشته شدند و صدها تن دیگر مجروح شدند. به منظور گرامیداشت این روز، ۱۳ آبان در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز دانشآموز نامگذاری شده است.
متن انشا درباره 13 آبان روز دانش آموز
روز
سیزده آبان، روز شگفتی است! روزی که حوادث بزرگ و سرنوشت ساز این ملت را
در پیشانی خود حک کرده است. و چه عجیب که ردپایی ثابت در تمام این حوادث به
چشم می خورد.ردپای استکبار جهانی در تبعید امام در سال 42 ، در کشتار دانش
آموزان و دانشجویان در سال 57 و در نهایت مهر بطلانی که دانشجویان خط امام
با تسخیر سفارت آمریکا بر دخالت و دست اندازی های استکبار جهانی در میهن
اسلامی مان زدند.
دانش آموزانی که هنگام تبعید امام در سال 42
خردسالانی بیش نبودند 15 سال بعد غیور مردانی در این خاک شدند که بر ظلم و
بیداد شوریدند. آنان درس را نه در پشت نیمکت های چوبی کلاس و بر تخته سیاه
آن که بر صفحه سپید پیشانی مردمان زجرکشیده در کوچه و بازار آموختند. آنان
خود را مجزا از جریان انقلاب نمی دانستند آن روزها همه از پیر و جوان، زن
ومرد و کودک در اعتصاب و راهپیمایی شرکت می کردند. در آن روزها حتی
گفتگوهای کودکان خردسال نه بر سر بازی ها و بازیچه ها که از ظلم شاه و
راهپیمایی ها بود. دانش آموزان چنان سهمی در این جریان داشتند که اگر صفحه
ایی از اوراق خونین انقلاب به نام آنان رقم نمی خورد، بر زحمات ، رشادت ها و
تلاش های آنان جفا شده بود، آن روزها دانش آموزان، اعلامیه های امام را
رونویسی و پخش می کردند ،شبها خطر حکومت نظامی را نادیده می گرفتند و با خط
های ابتدایی و ناپخته خود دیوارهای شهر را به شعارهای انقلابی مزین
میکردند.
چگونه نوجوانی که در ابتدای زندگی است، به بلوغ فکری و
عقیدتی می رسد و خود را در جریان انقلابی وارد می کند که لازمه آن شناخت
است؟ اینها را باید در فضای فکری آن عصر و به ویژه در کلام امام جست که
اعتراضات فروخفته در درون ملت را که عمری به درازای تاریخ داشت با ایمان و
اعتقاد مردم گره زد و از میان آن پرشورترین انقلاب قرن را ساماندهی نمود.
در آن روزها شعاری برگرفته از امام شهیدان و آزادگان امام حسین (ع) ورد
زبان همگان بود و متفکران بزرگی چون شریعتی و مطهری هم از این پیام به خوبی
بهره می جستند: ان الحیاه عقیدةٌ و جهاد. و امام نیز در تبیین این شعار
فرموده است" زندگی یعنی آرمان و مبارزه در راه آن. ان الحیاه عقیدة و جهاد.
مطلبی که از نظر شیوه تفکر اسلامی هیچ جای تردید در آن نیست،این است که
مرگ از این زندگی ذلت بار بهتر است.( صحیفه نور ، ج 13، صص 18-217)
امام
خود در رأس مبارزه قرار می گیرد نه اینکه خود گوشه نشینی اختیار کرده مردم
را به مبارزه فراخواند. امام گام اول مبارزه را بر می دارد و بر آمریکا،
اسرائیل و رژیم پهلوی که دست نشانده اولی و حامی دومی است فریاد می زند و
خود رنج تبعید را شجاعانه تحمل می کند. " من ا ز آن آدمها نیستم که یک حکمی
اگر کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود ،من راه می افتم دنبالش.
اگر خدای نخواسته یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می کند که یک حرفی
بزنم ، می زنم ودنبالش راه می افتم واز هیچ چیزنمی ترسم بحمدالله تعالی."
(صحیفه نور) نوجوانی که امام مرجع تقلید او و خانواده اوست، قدم در راه وی
می نهد کلام امام را که برگرفته از کلام الله است به گوش جان می شنود: قل
انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی(قرآن کریم ، سبا/41) امام
همانند دیگر رهبران سیاسی نمی گوید: بروید حزب تشکیل دهید، طرفدار جمع کنید
بعد قیام کنید؛ امام نهیب می زند اگر مسلمانید بر شما واجب است که تک تک
یا دو به دو با ظلم مبارزه کنید.
این اساس اندیشه امام در مبارزه
علیه ظلم ستم شاهی است و می بینیم چون ازجان برخاسته بر دل مرد می نشیند و
آنان را از کوچک و بزرگ وارد عرصه می کند. امام ترس از مبارزه را در میان
مردم انقلابی اینچنین از بین می برد:" خون شما به پای نهال دینتان فرو می
رود و همراه دینتان بالا می آیید که : و لا تحسبن الذین قتلوا فی سیبل الله
امواتا بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون... "ثار" شما که خونبهای دین خداست هرگز
از بین نمی رود، زیرا خود به همراه خونبها زنده می شود و خونبهای شما
"لقاءالله" است و دین خدا زنده می شود و برکت آن می ماند(بنیان مرصوص،صص 3 و
31)
در سایه این تعالیم است که نوجوان روزهای انقلاب، دانش آموز
روزهای پرشور مبارزه و حماسه،از راهپیمایی ها، مبارزات و شعارها بیش از درس
های مدرسه، تعلیم یافته و برایفراگیری بیشتر در روز 13آبان 57 مدارس را به
تعطیلی می کشاند و راهی دانشگاه تهران می شود.
در آن روز دانش آموز
مسلمان ایرانی در خون خود وضو گرفت و به امام خود اقتدا کرد و در قیام
نماز تنها خدا را بزرگ و لایق بزرگی خواند و نمازش را، رودرروی معبود و در
بهشت او سلام داد.
انتهای پیام/
منبع: ویکی پدیا، آفتاب نیوز، صحیفه نور
بازنشر : http://mahramzean94.blogsky.com
بازنشر : http://mahramzean94.blogsky.com